نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

نگارنامه

قهرمانی استقلال

قبلا هم گفتم من طرفدار ت یم استقلال هستم. روزی که استقلال با فولاد بازی داشت من با دقت هرچه تمام تر بازی رو دنبال می کردم. میشه گفت یک نیمه رو ایستاده دیدم: داشتم ایستاده بازی رو تماشا می کردم که مامان رفت تلفن رو جواب بده و من محکم از پشت خوردم زمین و ... خیلی دردم اومد و کلی گریه کردم اما آخرش با خوشحالی تموم شد چون استقلال قهرمان شد اونم یه هفته مونده به پایان فصل. البته استقلال پرافتخار ترین تیم ایرانه با 16 عنوان قهرمانی، اما این اولین قهرمانی استقلاله که من دارم می بینم. روزی هم که جشن قهرمانی استقلال بود من دو روزی بود که یاد گرفته بودم دست بزنم و با دلیل و بی دلیل هی براشون دست می زدم. ...
20 ارديبهشت 1392

تولد مامان، روز مامان

امسال تولد مامان با روز مامان یکی شده بود. سال اولی بود که مامانم مامان شده بود و من و بابا برای مامان گل گرفتیم و اون شب رفتیم ب اغ دولت آباد . من لباس خوشگل پوشیدم اما یه دفعه باد شروع شد و مامان هرچی توی ماشین دم دستش بود تنم کرد و خیلی خوش تیپ تر از قبل شدم! بقیه عکسها ادامه مطلبه! و من عاشق این ماهی ها شده بودم: نصف میلک شیک شکلاتی مامانو من خوردم و سالن کافی شاپو با آوازهام رونق داده بودم جوری که مسئول کافی شاپ از رو رفت و صدای باندها رو کم کرد تا من راحت تر بخونم! بعد هم تا شام حاضر بشه من کلی شیرین کاری کردم. روی تخت به این طرف و اون طرف حرکت می کردم و می خواستم برم پایین! بابا و مامان دو نفری حریف ...
16 ارديبهشت 1392

جشن دندونی من

اگه نیاین ادامه مطلب تا بقیه عکسا رو ببینین جادوتون می کنم ... تو مدت زمانی که مامانم منتظر دندون درآوردن من بود یه تم برای جشن دندونیم طراحی کرد و وقتی دندونم جوونه زد با دایی حامد رفتیم و اونا رو پرینت گرفتیم. مامان نمی دونست کجا جشن بگیره اما بالاخره خونه خودمون و یه جشن خصوصی گرفتیم. نمونه طرح اینطوریه: 1. نمونه ریسه Happy first tooth 2. نمونه ریسه اسم من 3.نمونه برچسب روی در ظرف آش دندونی 4. نمونه ریسه معمولی 5. نمونه تگ غذا 6. ستاره من 7. تاج من 8. اینم برگه یادگاری منه که مامان و بابا توش برام یادگاری نوشتن: و اما عکسای خودم: اینم از ریسه ها: تاج و چوب جادوی من: ...
4 ارديبهشت 1392

من و محیط زیست

من محیط زیستی ترین نی نی حافظ محیط زیست شناخته شدم اینم مدرکش: نی نی های حافظ محیط زیست پایگاه اطلاع رسانی حافظان محیط زیست   و می خوام همیشه همینطور بمونم البته اگه کشتن مورچه ها به حساب نیاد! قول میدم وقتی بزرگ شدم به هیچ حیوونی آزار نرسونم و همه شونو دوست داشته باشم.         ...
29 فروردين 1392

سیزده بدر 92

به خاطر ماجرای دزدی حال هیچ کس زیاد خوب نبود. اما به هر حال تصمیم گرفتیم روز 13 بدر رو خوش باشیم. هیچ جا نرفتیم. تا ساعت 1 ظهر که مهمون خونه بابایی اینا بود. بعد همگی رفتیم روی حیاط. ستاره اصرار می کرد چادر بزنیم. منم کلی توی چادر بازی کردم. باباها هم مشغول آتیش درست کردن بودن. ناهار خوبی بود. من هم برای اولین بار جوجه کباب خوردم و خیلی دوست داشتم. بعد از ناهار تصمیم گرفتیم بریم باغ. اما من خونه موندم کنار مامانی چون مامانی حوصله نداشت.  کلا توی این یه هفته گذشته خیلی ناراحتی کشیده بود. بابایی هم همینطور. مامانم ناراحت ناراحتی اونا بود. و کلا این هفته خیلی خیلی مزخرف بود من که خونه بودم ولی مامان اینا توی باغ کلی بازی کرده بودن و عص...
13 فروردين 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد