2 سال و 5 ماهگی
تهران
شهدای فهرج
مسافرت قشم
مسافرت به ماسوله - بندر انزلی
مسافرت به تنگ براق
عکسهای من - کوه ریگ
سفر به ابیانیه
برای این که مسیر طولانی و خسته کننده تهران به یزد برامون زیاد سخت نباشه تصمیم گرفتیم بریم ابیانه. البته من وقتی از تهران راه افتادیم زود خواب رفتم و نتونستم به بابا و مامان مشورت بدم. یه خورده توی صندلی خودم خوابیدم اما بعد شروع به نق و نوق کردم و مامان منو بغل کرد و توی بغل مامان دوباره خواب رفتم. چون زانوی مامان درد گرفته بود بابا و مامان جاشون رو عوض کردن یعنی من رفتم توی بغل بابا خوابیدم و مامان پشت رل نشست. از قم رد شده بودیم که من بیدار شدم. بعد با بابا شروع کردیم به میوه خوردن. البته من اجازه نمی دادم دور دست بابا بیافته و همیشه برنده می شدم. مامان هم متفکرانه رانندگی می کرد و خوشحال بود از اینکه به جای بابا نیست ...