نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

نگارنامه

اولین هندوونه خوردن من

1392/1/14 16:18
378 بازدید
اشتراک گذاری

مامانم عاشق هندونه است یعنی همه یزدی ها همینطورن چون توی گرمای شهر ما هیچی مثل هندونه تشنگی آدمو رفع نمی کنه. من تا حالا هندونه نخورده بودم. حتی شب یلدا هم چون کوچولو بودم نخوردم. اما بالاخره هندونه خوردم و معلوم شد که ذاتا هندونه خور ماهری هستم و یزدی بودنم هم ثابت شد. 1392/1/11 ( 7 ماه و 26 روزگی)

خداییش کی برای اولین بارش هندونه رو به خوبی من می خوره؟!

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان سونیا
15 فروردین 92 17:22
ای جان دلم قربون اون هندونه خوردنت برم من جیگر طلا
مامان سویل و آراز
17 فروردین 92 9:01
وای عین خودم هندونه میخوری اخه منم هندونه رو وحشیانه میخورم اب از لب و لوچم سرازیر میشه در غیر اینصورت نمیچسبه تبریزیا هم چون سرمایی هستند بیشترشون خربزه دوست دارن ولی من عاشق هندونه م قاشق زدن به پوستشو از خود هندونه بیشتر دوست دارم طوری که بعد از خوردنش همسری میگه وردار یجا دفنش کن زشته بدیم به اشغالچی
عموی محیط بان
26 فروردین 92 20:15
سلام بسیار جالبه واقعا باید به شما پدرو مادرعزیز افتخار کرد امیدوارم همیشه و همه جا موفق باشید تصاویر نگار خانوم عزیز رو به زودی رو صفحات وب میزاریم راستی ممنون از کادر بندی زیبای عکسهای نگار خانوم. یه دسته گل تقدیم نگار گل
مامان سويل و اراز
28 فروردین 92 16:07
ضمنا مطلبم يكم ايراد داره درستش كنم رمز ميدم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد