نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

نگارنامه

اولین نشستن من

1391/11/26 10:06
182 بازدید
اشتراک گذاری

هروقت هرکی از مامانم می پرسید دخملتون می شینه یا نه می گفت: (پسر ٦ و مشت، دخمل ٩ و ناز) این ضرب المثل یعنی پسرا وقتی ٦ ماهشون شد اگه نشینن باید با مشت بشوننشون اما دخملا توی ٩ ماهگیی تازه اونم با کلی ناز میشینن!!!

به خاطر همین مامانم هیچوقت منو به تنهایی نمی شوند چون می ترسید به کمرم آسیب برسه  مگه اینکه توی بغل کسی باشم یا به یه جایی تکیه داده باشم، اما پنج شنبه گذشته بابا اتفاقی منو نشوند روی زمین و من هم نشستم !    ١٣٩١/١١/٢٦  (٦ماه و ١١ روزگی)

اما زیاد تعادل نداشتم  به این ور و اون ور کج نمی شدم اما شاید ١ دقیقه نشستم و بعد خم شدم جلو روی پاهام و شروع کردم انگشت پام رو خوردن! اونوقت بابام  بغلم کرد و گفت که خسته شدم. روز جمعه هم شیرین کاری جدیدمو نشون مامانی و بابایی و دایی ها و ... دادم اما در حد ٣٠ ثانیه آخه بابا مامانم می دونستن زود خسته می شم و هنوز برای نشستنم خیلی زوده.

http://hanaheidari.niniweblog.com/

 پ.ن.: میبینین که انگشت شسصت پای راستم که تو دهنم بوده هنوز خیسه!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سحر-مامان آناهیدمهربون
3 اسفند 91 1:45
مبارکه..ماشالا به این بلای زبر وزرنگ مامانی کمرش دردنگیره دخملی..مراقبش باش هنوز زوده هااااا
نعیمه
3 اسفند 91 8:47
آفرین دختر خوب مواظب باش نیفتی شما به مسابقه دعوت شدی سری به وبلاگ من بزن
ستاره
4 اسفند 91 9:54
واقعن خوشم امد
مامان وندا
5 اسفند 91 18:36
مبارکـــــــــــــــــــــــــــه عزیزم
مامان حسنا
7 اسفند 91 11:01
مامان سویل واراز
10 اسفند 91 2:14
سلام عزیزم این بار چندم که واست نظر مینویسم ولی تایید نمیشه یا نظرات من ثبت نمیشه یا شما قابل تایید نمیدونید بگذریم تا وقتی که تایید کنید سماجت میکنم مینویسم تولد بابایی و روز عشق مبارک منظره خونتون خیلی قشنگه از عکسهای پایینی خوشم اومد ضمنا خجالت میکشم دوباره بنویسم اگه براتون دردسر نیست و خسته نمیشید راهنماییم کنید تا عکس بچه هارو برای تقویم بفرستم البته اگه وفت نداشته باشید تو رو خدا بگید ناراحت نمیشم پر حرفی کردم پوزش ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد