نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

نگارنامه

چرا مامان و بابام برای من وبلاگ می نویسن؟

1391/12/2 9:11
260 بازدید
اشتراک گذاری

تا حالا چند تا از دوستام ازم خواستن بگم چرا مامان و بابام برام وبلاگ می نویسن و توی یه مسابقه شرکت کنم اما مامانم و البته بابام دیگه اصلا فرصت نمی کنن. چند تا از خاطرات مهم من روی هوا موندن و کسی نیست برام بنویسه اما حالا به هر حال مامانم می خواد بگه چرا برام وبلاگ می نویسه:

1. عاشق نوشتن هستم به خصوص از جنس خاطرات اونم برای دخملم. از اولین روزی که از وجودش خبردار شدم شروع کردم به نوشتن برای اون البته توی یه دفتر مخصوص خودش

2. بعد از اینکه یکی از صمیمی ترین دوستام از ایران رفت و ازم خواست عکسای دخملمو مرتب براش بفرستم و از شیرین کاریهاش بنویسم به فکر وبلاگ نوشتن افتادم که البته به طور اتفاقی با اینجا آشنا شدم. این وبلاگ باعث شده اعضای خانواده و دوستانی که ازم دور هستن هم خودشون رو در کنار اون و همراه اون حس کنن حتی اساتید و دوستان دوره دانشگاهم.

3. می نویسم برای دخملم که بدونه چقدر لحظه لحظه زندگی ما در کنار اون شیرین و جذاب بوده

4. می خوام وقتی بزرگ شد و خودش شروع به نوشتن خاطراتش کرد بتونه یه دفتر خاطرات کامل داشته باشه حتی قبل از به دنیا اومدنش

5. می دونم که دخمل من قراره انسان بزرگی بشه و دنیا رو -هرچند کوچیک اما- تغییر بده بنابر این دنیا به زندگینامه کامل اون احتیاج خواهد داشت.

6. می نویسم چون حتی مرور هر لحظه از زندگی دخملم برام یک دنیا می ارزه

و هزاران دلیل نگفته دیگه

از مامان سویل و آراز و  مامان نورا جون ممنونم که منو به این مسابقه دعوت کردن.

منم این دوستان رو به مسابقه دعوت می کنم:

1.  آناهید مهربون 

2. دینا

3. نادیا و نلیا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مرضی
12 اسفند 91 14:23
می نویسم تا بدانی دوستت می دارم
مامان آناهیدمهربون
12 اسفند 91 14:50
سلام به بهترین دوست وبلاگی خودم وممنون از از اینکه از من دعوت کردی مامانی زود دودبیا واسه دخملیمون خاطراتشو بنویس. ممنون میشیم ما: (من واناهید و دخمل)
مامان سونیا
12 اسفند 91 16:38
موفق باشی عزیزم انشاالله که همیشه از لحظات شاد و شیرین بنویسی راستی خیلی روز هست از دخملمون هیچی ننوشتی منتظریم ها زودتر از خاطرات خوشگل خانم بنویس بخونیم ببوس نازنین دخترت رو
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
13 اسفند 91 1:26
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶¶¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _______¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _________¶¶¶¶¶¶¶¶ ___________¶¶¶¶ ____________¶¶ _____________¶ ____________¶ ___________¶ __________¶ ________¶ ________¶ ______¶ _____¶ _____¶ ______¶ ______¶ امیدوارم همیشه خاطرات زیبا و شاد بنویسی توی وبلاگ دخمل نازت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد