اولین باری که تنهایی ایستادم
سیر حرکتی من نشون می داد که من بچه زرنگی هستم. بابایی و مامانی همیشه می گفتن این بچه 10 ماهش که بشه راه میره اما هرچه جلوتر اومدم فهمیدم که این زرنگ بازی ها توی دنیا ارزشی نداره بنابر این هر روز تنبل تر از روز قبل شدم و این شد که حالا هنوز هم نمی تونم بلند شم وایسم با اینکه ده ماهم هم تموم شده.
اما بالاخره یه روز طرح تشویقی خانواده ام جواب داد و من به عشق عشقم (هندوانه) حدود 1 دقیقه به تنهایی ایستادم در حالی 10 ماه و 12 روزم بود (92/3/27). اینم عکسای مرحله به مرحله اش:
توضیح این که دیگه به این شیوه گول نخوردم و فقط همون یه دفعه وایسادم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی