نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

نگارنامه

عکسهای نه ماهگی من

من در حال خوردن نبات (لیسیدن!) بقیه عکسها تو ادامه مطلبه وقتی کلاه بچگی بابامو می ذارم روی سرم: وقتی دارم با قاشق برای آجی ستاره مشق می نویسم: توی باغ بابایی: پ.ن.: دارم از درخت گوجه سبز می چینم روش جدید انگشت خوردن من:   اینجا هم دارم از توی کاتالوگ ال جی یه ماشین لباسشویی خوب انتخاب کنم: بدون شرح ...
15 ارديبهشت 1392

شکلک های من

تو خیلی از عکسایی که از من انداخته شده من یه جورایی از خودم شکلک در آوردم. ادامه مطلب رو از دست ندین - وقتی که دارم هندوونه می خورم: - وقتی از دست اینترنت بازیهای بابام خسته شده ام: - وقتی دارم با حرص و ولع غذا می خورم: - وقتی می خوام زورکی بخندم: - وقتی نمی خوام غذای زورکی بخورم: - وقتی دارم می افتم: و بالاخره - وقتی می خوام دوربین رو از بابام بگیرم: ...
4 ارديبهشت 1392

عکسهای هشت ماهگی من

قبل از عید یه روز با مامانم رفتیم مدرسه آجی پریسا. آجی پریسا همون مدرسه ای میره که مامانم میرفته. جشن هفت سین بود منم با هفت سینهای مختلف عکس گرفتم اما حالا آجی میگه عکساش توی دوربینشون نیست و این تجربه باعث شد مامانم دیگه به دوربین هیچ کس به جز خودش اعتماد نداشته باشه. من اون روز کلی خوش گذروندم. بغل همه همکلاسی های آجی رفتم و کلی شیطنت کردم! پ.ن.: این عکس من و آجی پریسامه موقعی که من خودمو برای مامانی لوس می کنم: مدرک جرم دایی حامد که منو گاز گرفته بود! این مدرک ثبت شد تا موقعی که نی نی اونا به دنیا اومد مامانم تلافی کنه: خوابیدن من توی گهواره: موقعی که من فوتبالدستی بازی می کنم: پ.ن.: من ط...
15 فروردين 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد