نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

نگارنامه

اولین چهار دست و پا رفتن من

1392/1/26 17:10
410 بازدید
اشتراک گذاری

تا چند روز پیش برای حرکت کردن از یه نوع جهش قورباغه ای استفاده می کردم. به این صورت که روی چهار دست و پا می ایستادم و چند تا حرکت عقب و جلو به بدنم می دادم و بعد ناگهان شیرجه می زدم و با قفسه سینه فرود می اومدم. این شیرجه رفتن ها دردسرهای خودشو داشت مثلا اینکه چند بار که شیرجه می رفتم دردم می گرفت و گریه می کردم. به خاطر همین تلاشم رو بیشتر کردم و یه مرحله به نحوه راه رفتن آدم بزرگها نزدیک تر شدم یعنی چهار دست و پا رفتن!

دوشنبه 1392/1/26 (8 ماه و 11 روزگی) بعد از ظهر بود که من کنار مامان نشسته بودم و بعد که بابا اومد دورتر نشست خواستم برم پیش اون و شروع کردم به چهار دست و پا رفتن. بابا خیلی ذوق کرد و به مامان گفت. مامان باورش نمی شد چون خیلی بدون مقدمه اینکارو کرده بودم. بنابر این منو برگردوندن سر جای اولم تا دوباره ببینن و مطمئن بشن که خطای دید نبوده و من باز هم موفق شدم.

و باز هم همینطور! خلاصه چند صدبار من می رفتم تا می رسیدم به بابا, بابا بغلم می کرد و می بوسید و برم می گردوند سر جای اول و من هم اصلا خسته نمی شدم چون انگار خودم هم خیلی خوشحال بودم.

http://hanaheidari.niniweblog.com/

http://hanaheidari.niniweblog.com/

مامان و بابا خیلی خیلی خوشحال بودم اما خبر نداشتن که این چهار دست و پا رفتن ها آغاز سفرهای دور خونه ای من جهت کشف ناشناخته ها و دخل و تصرف و خوردن اونهاست!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان سويل و اراز
8 اردیبهشت 92 11:18
تو همه عكسات هم كه اب از لب و لوچه ت اويزونه ماماني حالا مثل من همه دكوري و مجسمه هاتو از سقف اويزون كن
مامان سونیا
8 اردیبهشت 92 15:51
مروارید سفیدت هم مبارک باشه عزیزم کی میشه کباب خور بشی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد